سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ , 3 Dec 2024
پروژه ایرانی : رسانه آمریکایی نوشت «جنگ اسرائیل در غزه و منطقه گسترده‌تر، موجب نزدیک‌تر شدن عربستان سعودی و ایران شده و ریاض به طور فعالانه به موضوع تشکیل کشور فلسطین پرداخته است».
فارن‌افرز: اسرائیل اشتباه کرد؛ جنگ غزه باعث نزدیکی ایران و عربستان شد
به گزارش پایگاه خبری پروژه ایرانی، رسانه آمریکایی در گزارشی درباره تحولات در روابط بازیگران منطقه‌، نوشته در طی دهه گذشته به‌ویژه از زمان امضای «توافق ابراهیم» در ۲۰۲۰ و با میانجیگری آمریکا، رژیم صهیونیستی گمان می‌کرد که ارتش، سرویس‌های اطلاعاتی و برتری آن در حوزه فناوری می‌تواند در میان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، متحدانی برای او بخرد؛ در ماه‌های اخیر، مقامات اسرائیلی به این نتیجه رسیده بودند که گسترش تنش‌ها و درگیری، می‌تواند معادلات منطقه‌ای را به نفع آن‌ها تغییر دهد، یعنی جنگی گسترده‌تر میان رژیم صهیونیستی و ایران و گروه‌های مقاومت منطقه، کشورهای عربی، به‌ویژه عربستان سعودی را وادار می‌ساخت که در نهایت، به اسرائیلی‌ها ملحق شوند.

در گزارش نشریه فارن افرز آمده است، مقامات تل‌آویو گمان می‌کردند اگر جنگ منطقه را فرا بگیرد، پاسخ ایران و گروه‌های مقاومت به اقدامات تحریک‌آمیز آن، باعث از بین رفتن روند متزلزل آشتی دوباره میان ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس، به‌ویژه عربستان سعودی شده و باعث وابسته ماندن آن‌ها به تضمین‌های امنیتی آمریکا، متحد اصلی رژیم صهیونیستی می‌شود. آن‌ها بر این باور بودند که مخالفت رهبران کشورهای عربی با حملات به غزه و تلاش‌های دیپلماتیک آن‌ها در حمایت از فلسطینی‌ها، در نهایت، نگرانی اصلی آن‌ها نبود، بلکه موضوع منافع خودشان بود. «بنابراین، گسترش تنش‌ها از سوی اسرائیل تایید می‌کرد که ایران تهدید اصلی برای همسایگان عربی است و برای کشورهای حاشیه خلیج فارس چاره‌ای جز نزدیکی بیشتر به اسرائیل باقی نمی‌گذاشت».

اشتباه محاسباتی اسرائیل درباره مناسبات منطقه
در ادامه این مطلب با ادعاهایی علیه نقش ایران در منطقه آمده است: اگرچه، استنباط اسرائیل اشتباه از آب درآمد. در واقع، جنگ اسرائیل در غزه و منطقه گسترده‌تر، موجب نزدیک‌تر شدن عربستان سعودی و ایران شده است. عملیات‌های اسرائیل برخی رقبا و دشمان عربستان سعودی در منطقه را، مانند انصارالله یمن و حزب‌الله لبنان هدف قرار داده اما چشم‌انداز جنگی تمام‌عیار در غرب آسیا و سلطه اسرائیل در منطقه، عربستان سعودی را در حالت تهاجمی قرار داده است.

فارن‌افرز با اشاره به اینکه «ریاض از ابتدای این درگیری، به طور فعالانه به موضوع تشکیل کشور فلسطین پرداخته و به دنبال گزینه‌های متنوع راهبردی خود بوده است»، نوشت: ریاض از طرفی با آمریکا تعامل کرده و از طرف دیگر با ایران، چین و بقیه. گسترش تنش‌ها میان اسرائیل و ایران و گروه‌های نیابتی آن، بی‌شک، تهران را با نگرانی از منزوی شدن به تشدید مذاکرات امنیتی خود با ریاض و احتمالا، ارائه تضمین‌های امنیتی جسورانه‌تر به کشورهای حاشیه خلیج فارس شده است. چنین تضمین‌هایی برای عربستان سعودی مهم‌تر از هر اطلاعاتی است که اسرائیل می‌تواند درباره حملات ایران ارائه دهد.

فارن افرز این مناسبات را از منظر منافع آمریکا در منطقه بررسی کرده و نوشته است: آشتی دوباره عربستان سعودی با ایران، برای واشنگتن خبر بدی بود. بالاخره، مقامات آمریکایی سال‌ها برای عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی تلاش کرده بودند. اما آمریکا باید از این جهت‌گیری استقبال کند. اگر عربستان سعودی بتواند هم با ایران و هم با اسرائیل روابط برقرار کند، این کشور می‌تواند نقش جدید و موفقی در کاهش تنش‌ها در منطقه داشته باشد. ریاض در این صورت، می‌تواند بین رقبا، به عنوان یک میانجی عمل کند و شاید به مقابله‌به‌مثل ایران و اسرائیل پایان دهد. رخدادهای سال گذشته، خطوط قرمز همیشگی، معیارهای بازدارنده و مقررات تعامل رقبا را وارونه کرد و ریاض در موضع محکم منحصربه‌فردی برای ایجاد یک نظم منطقه‌ای بهتر قرار دارد.

این نشریه در ادامه گزارش خود آورده است: مقامات اسرائیلی امیدوار بودند ناامنی منطقه‌ای بیشتر، عربستان سعودی را تحت فشار می‌گذارد تا بیشتر به تضمین‌های امنیتی آمریکا تکیه کند،‌ که مشروط به آمادگی ریاض برای عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با اسرائیل است.

عربستان آرمان تشکیل کشور فلسطین را دنبال کرده است
در ادامه این گزارش با اشاره به این که رژیم صهیونیستی و آمریکا با توجه به انتقاد ایران از برخی کشورهای عربی منطقه درباره دفاع آن‌ها از مقاومت مردم فلسطین، گمان می‌کردند که کشورهای عربی، به‌ویژه امارات عربی متحده و بحرین که اقدام به عادی‌سازی روابط خود با تل‌آویو کرده بودند، منافع ملی‌شان را به مسئله فلسطین ترجیح خواهند داد، نوشت: به نظر می‌رسید که عربستان سعودی با مذاکره درباره توافقی دفاعی با آمریکا که عادی‌سازی روابط با اسرائیل در آن بسته نبود، همین امر را ثابت می‌کند. اما اسرائیل به‌ویژه، درباره عربستان سعودی، برداشت اشتباهی از راهبرد جامع عربستان سعودی داشت. منافع ملی عربستان سعودی و حمایت آن از کشور مستقل فلسطینی، هرگز ناقض یکدیگر نبوده‌اند. هر ۲ بخشی از راهبردی چندبخشی بوده‌اند که با توافق دفاعی آمریکا-عربستان سعودی آغاز شد و قرار بود گفت‌وگو درباره تشکیل کشور فلسطین با هماهنگی تشکیلات خودگردان فلسطین ادامه پیدا کند.

اگرچه، اولویت عربستان سعودی حفظ قلمرو خود از درگیری بوده است، رهبران سعودی بر این باورند که باید به منظور تامین امنیت ملی خود، هدایت منطقه را در دست گرفته و از تشکیل کشوری فلسطینی حمایت کنند. دفاع از تشکیل کشوری فلسطینی، همچنین این فرصت را به ریاض می‌دهد که کشورهای دیگر شورای همکاری خلیج فارس، از جمله بحرین، کویت، عمان، قطر و امارات متحده عربی را متحد سازد. این موضوع همچنین به عربستان سعودی کمک می‌کند ایفای نقش خود به عنوان قدرتی منطقه‌ای و جهانی را ازسربگیرد.

فارن افرز با اشاره به این که عربستان سعودی با هدف تبدیل شدن به بازیگری مهم در برقراری ثبات در منطقه گزینه‌های سیاسی متنوعی برای خود در نظر گرفته است، نوشت: عربستان سعودی به تعامل با مقامات آمریکایی درباره عادی‌سازی روابط با اسرائیل در ازای توافق دفاعی آمریکایی-سعودی ادامه داده اما عادی‌سازی روابط با اسرائیل را منوط به تشکیل کشور مستقل فلسطین کرده و به گفت‌وگو با ایران نیز ادامه داد. این رویکرد چندجانبه فواید متعددی برای آن داشته است. ریاض در اوت،‌ واشنگتن را متقاعد به لغو تحریم‌های سه‌ساله فروش تسلیحات تهاجمی به ریاض کرده و درآن از چشم‌انداز عادی‌سازی روابط با اسرائیل به عنوان یک اهرم فشار استفاده کرد.

دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز راهبرد مشابهی را در پیش گرفته و با استفاده از فرصت‌هایی که این درگیری منطقه‌ای ایجاد کرده بود، خطرات امنیتی را برای تقویت جایگاه خود در منطقه خنثی کردند. قطر با میانجیگری بین حماس و رژیم صهیونیستی این کار را کرد. عمان به میانجیگری برای انصارالله یمن ادامه داد. امارات نیز از جایگاه خود در شورای امنیت سازمان ملل استفاده و برای تصویب قطعنامه‌هایی تلاش کرد که خواستار آتش‌بس اسنانی در غزه بود و از روابط خود با رژیم صهیونیستی برای تحویل کمک‌های انسانی بیشتر به این منطقه استفاده کرد.

تغییر رویه ریاض پس از تشدید تجاوزات نظامی اسرائیل در منطقه
این رسانه آمریکایی نوشت: با گسترش درگیری‌ها در منطقه، این سیاست عربستان سعودی ممکن بود پیامدهایی برای آن داشته باشد و این کشور رویه خود را تغییر داد. تشدید عملیات‌های اسرائیل در غزه و حملات آن در لبنان با تبادل آتش جدید میان ایران و اسرائیل در سپتامبر و اکتبر همراه شده و نشان داد که آمریکا نتوانسته یا نخواسته اسرائیل را کنترل کند. این گسترش تنش‌ها، همچنین نشان‌دهنده عزم اسرائیل برای استفاده از قدرت نظامی مطلق به منظور القای برتری خود در منطقه، آشکارسازی نقاظت ضعف امنیتی عربستان سعودی و محدود کردن گزینه‌های راهبردی ریاض بود.

از این رو، عربستان سعودی از دیپلماسی بی‌سروصدا و پشت برده به انتقاد تندتر و علنی‌تری از رژیم صهیونیستی و حمایت از تشکیل کشوری فلسطینی روی آورد. عربستان سعودی نشان داده‌اند که قرار نیست خود را به اتحادی، منحصرا آمریکایی و در ادامه آن، با رژیم صهیونیستی محدود کنند که مانع  ملحق شدن آن به ائتلاف‌ها و اتحادهای دیگر خواهد شد.

فارن افرز با اشاره به اقدامات دیپلماتیک عربستان سعودی، از جمله میزبانی نشست فوق‌العاده مشترک کشورهای عربی اسلامی در نوامبر ۲۰۲۳ که خواستار تشکیل کشوری فلسطینی بود، ارائه ابتکار ائتلاف جهانی برای اجرای راهکار «۲-دولت» که قرار است اواخر نوامبر سال جاری دوباره در بروکسل دیدار کند، نوشت: هدف تشکیل کشوری فلسطینی، همچنین باعث ایجاد سطح بی‌سابقه‌ای از همکاری و هماهنگی میان کشورهای حاشیه خلیج فارس و ایران شده است. دوحه در ۳ اکتبر، میزبان رئیس‌جمهور جدید ایران در نشست گفتمان همکاری آسیا بود که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس هم‌بستگی خود با فلسطین را اعلام کرده و تجاوزات اسرائیل را محکوم کردند. همان روز، شورای همکاری اسلامی میزبان یک نشست غیررسمی نادر در سطح وزرای امور خارجه با ایران بود که برای اولین بار در طی ۱۷ سال گذشته برگزار شد و کشورهای حاشیه خلیج فارس در آن بی‌میلی خود نسبت به استفاده از قلمرو و حریم هوایی خود برای حمله به ایران را اعلام کردند.

در بخش پایانی این گزارش آمده است: اسرائیل به این امید دل خوش کرده است که گسترش تنش‌ها از سوی آن موازنه قدرت در منطقه را برهم خواهد زد. اسرائیل گمان می‌کند آمریکا در نهایت،‌ وارد این مناسبات خواهد شد که ثمره آن ایرانی ضعیف‌تر و آینده باثبات‌تری برای غرب آسیا به واسطه تشکیل ائتلافی میان اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس خواهد بود. این چشم‌انداز ممکن است مبنای پیش‌برد توافق ابراهیم قرار گرفته باشد اما پنج سال بعد، دیگر نمی‌تواند به منطقه‌ای که تغییراتی اساسی داشته است، جهت بدهد. اسرائیل، نسبت به آن موقع، به استفاده از خشونت برای تقویت بازدارندگی خود تمایل دارد. عربستان سعودی کمتر به آمریکا متکی است و تعاملات خود را با تقویت روابطش با چین و ارتقای مذاکرات امنیتی با ایران تنوع بخشیده است. مسئله تشکیل کشور فلسطین را نیز دیگر نمی‌توان نادیده گرفت. از سوی دیگر، به دلیل این که تشکیل کشوری فلسطینی تنها با بده‌وبستانی میان اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس امکان‌پذیر نیست، این موضوع به آرمانی جهانی به رهبری عربستان سعودی تبدیل شده و کشورهای متعددی، از جمله ایران از آن حمایت می‌کنند.

اگرچه، ممکن است «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور منتخب آمریکا به دنبال عادی‌سازی روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل با در پیش گرفتن الگوی توافق ابراهیم باشد، عربستان سعودی باید از همان ابتدا و پیش از عادی‌سازی روابط با پیش‌برد راهکاری ۲ دولتی با آن مقابله کند. این موضوع ممکن است ترامپ را ناامید کند اما آمریکا باید از چنین اقدامی از سوی عربستان سعودی استقبال کند، چراکه موجب پایان دادن به درگیری‌های منطقه خواهد شد.

تلاش‌های ریاض برای اتخاذ موضعی هماهنگ در شورای همکاری اسلامی درباره تشکیل کشوری فلسطینی، همچنین به واسطه تحت فشار قرار دادن آمریکا، اروپا و قدرت‌هایی مانند چین و روسیه برای حمایت از رویکرد آن‌ها برای پایان دادن به درگیری‌ها در منطقه، به کاهش تنش‌ها در آن کمک خواهد کرد.
گزارشگر : تحریریه پروژه ایران
https://theiranproject.com/vdcg7q9t3ak9wu4.rpra.html
نام شما
آدرس ايميل شما